این مقاله از روی نسخه اصلی و انگلیسی کتاب هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف دوبلی خلاصه برداری شده است!
«آیا تا به حال… زمان صرف چیزی کرده ای که در آینده احساس کنی ارزشش را نداشته؟ به انجام کاری که میدانی برایت مضر است اصرار کرده ای؟ سهام خود را خیلی زود یا خیلی دیر فروخته ای؟ موفقیت را نتیجه کار خود و شکست را نتیجه تاثیر عوامل بیرونی دانسته ای؟ روی یک اسب به اشتباه شرط بستهای؟ اینها نمونههایی از خطاهایی اند که همه ما در تفکر روزمره خود دچارشان میشویم. اما با شناخت چیستی آنها و دانستن نحوه شناساییشان، میتوانیم از آنها دوری کنیم و تصمیمهای هوشمندانه تری بگیریم.» آنچه خواندید خلاصه کوتاهی از کتار هنر شفاف اندیشیدن بود که نویسنده مطرح سویسی رولف دوبلی آن را نوشته و عادل فردوسی پور آن را ترجمه کرده است، نکته مهمی که محوریت این کتاب است، این است که همواره در جهان با مفاهیم متضادی چون زشتی و زیبایی، اشک و لبخند، پیروزی و شکست و… روبرو هستیم که هریک به دیگری معنی میدهد.
حقیقت آن است که خواسته یا نا خواسته آدمی در طول زندگی خود دچار خطاهای زیادی در ابعاد مختلف میشود ولی شناخت و پیش بینی خطاهای پیش رو کار مشکلی است. اما اگر یک کتاب شبیه یک دایره العارف لیست جامعی از این خطاها را پیش روی ما قرار داده و ذهن را از خطاهای کرده و ناکرده اش اگاه کند، میتوان پیش بینی کرد که احتمال رخداد خطاهای بعدی نیز میتواند کمتر شود، عدم آگاهی منجر به عملکردهای غلط میشود و آگاهی بدون شک میتواند از درصدی از این خطاها جلوگیری کند، عموم خطاهایی که از انسان نیز سر میزند از نحوه تفکر اون نشات میگیرد، به نوعی خطاها، خطاهای ذهنیاند، این کتاب شما را در برابر خطاهای خود قرار میدهد و فرصت آنالیز مجدد ذهن و عملکرد شما را فراهم میکند
در واقع ما در طول فرآیندهای مختلف ذهنی از جمله تصمیم گرفتن، انتخاب کردن و… دچار خطاهایی میشویم که بعضا حتی چیزی از آنها نمیدانیم. این کتاب در ۹۹ بخش کوتاه تک تک خطاهایی که ذهن به شکل غیرعمدی و ناخودآگاه مرتکب میشود را به همراه مثالهای مختلف و عموما ساده و قابل درک بررسی میکند. همان طورکه خود نویسنده هم در مقدمۀ کتابش ذکر میکند، فهرست خطاها کامل نیست و خطاهای دیگری را هم خود ما میتوان به این لیست اضافه کرد. کتاب هنر شفاف اندیشیدن در واقع یک گردآوری است. گردآوری دقیق و ظریف با مثالهای زیبا و کاربردی از کتابهای متعددی که در زمینه تصمیم گیری نوشته شدهاند. این را از فهرست طولانی منابع در انتهای کتاب هم میتوان مشاهده کرد.
مهم ترین خطاهای ذهن
۱- چرا باید به قبرستان ها سری بزنی؟
خطای بقا این بخش از کتاب از تخمین احتمال موفقیت و شکست صحبت میکند، در این بخش اشاره میشود که نباید نگاه خود را به کارهایی که در دنیا به اتمام نرسیده و یا احیانا به شکست منجر شده ببندیم، نکته مهم در شروع و انجام هر کاری این است که همان قدر که احتمال موفقیت و پیروزی میدهیم و مثبت نگاه میکنیم، احتمال شکست نیز بدهیم و به عنوان یک سناریو در پیش روی خود ببینیم، بسیاری از شرکتهای نوپا به شکست منتهی شده و حتی نمیتوانند محصول خود را عرضه کنند، بسیاری برای محصول خود تقاضا پیدا نمیکنند و…مثالهای از این دست را باید با نگاه باز و دقیق جستجو کرد.
۲- آیا دانشگاه هاروارد شما را باهوش تر جلوه می دهد؟
توهم بدن شناگر نکته مهمی که در این فصل مطرح میشود و عامل بسیاری از شکستها در مسیر تحصیلی و کاری و… است این است که بسیاری از اوقات آن چه دقیقا علت و عامل است نادیده گرفته میشود، برای مثال آن چه در مسیر تحصیلی اهمیت دارد هوش و استعداد و تلاش کافی است، حتی تحصیل در بهترین دانشگاهها نیز نمیتواند جایگزین این دو عامل باشد یا برای ادامه دادن یک رشته ورزشی باید توانایی و آمادگی بدن در نظر گرفته شود، ما عموما درگیر حواشی ایی میشویم که ما را از اصل داستان باز میدارد و در انتها چون به عامل اصلی توجهی نشده به شکست منجر میشود. هاروارد بهعنوان یکی از برترین دانشگاههای جهان مطرح است. بسیاری از افراد فوق العاده، در آنجا تحصیل کردهاند. آیا این بدان معناست که هاروارد موسسه بسیار خوبی است؟ ما نمیدانیم. شاید دانشگاه متوسطی باشد که صرفا نخبه ترین دانشجوها را جذب میکند!
۳- ابرها را به شکل های مختلفی میبینی؟
توهم دسته بندی در این بخش اشاره میشود که بسیاری از الگوهایی که انسان فکر میکند یک پترن یا الگویی است که تشخیص داده، غلط است و ناشی از تمایل ذهن انسان به تعریف الگوهای ثابت و تکرار پذیر در هر اتفاقی است، حال انکه در این بخش کتاب پیشنهاد میشود که اگر الگویی پیدا کردی تا میتوانی ان را در معرض ازمون و تحلیل قرار بده تا بتوانی صیحی و غلط بودنش را آنالیز کنی. نکته جالبی که در این بخش به ان اشاره میشود ان است که گاهی اوقات از بابت این خطا، الگویی را “فکر میکنیم” (به عنوان یک خطای ذهنی) که یک الگوی تکرارپذیر است و زمانی که غلط بودن آن ثابت میشود متوجه میشویم که هیچ الگویی اساسا وجود نداشته و این نحوه مواجهه ذهن ما با مسئله بوده که از جوانب مختلف ان یک الگو ساخته است!
۴- اگر پنجاه میلیون نفر چیز احمقانه ای بگویند، آن چیز کماکان احمقانه است
تایید اجتماعی موضوع مهمی که در بسیاری از مواقع با آن روبرو هستیم، نیاز به تایید دیگران است، گویی مشابهت رفتاری در تعداد زیادی از آدمها، نوعی اعتماد و اطمینان از درستی انجام کاری را فراهم میکند که تنها یک خطای ذهنی است و بس، هیچ دلیلی وجود ندارد که آن افرادی که از آنها تبعیت میکنیم دچار اشتباه نشوند! مثال بسیار واضح این امر رفتار گله ای در بازارهای مالی است، شکل گیری صفهای خرید و فروش به دنبال یکدیگر نشان از این دارد که حتی در معقوله مهمی چون سرمایه گذاری که پای سرمایه زندگی افراد هم در میان است، به رفتار جمعی اعتماد میشود، در این بخش تاکید میشود که ما آدمها در عموم بخشهای زندگی عادت کرده ایم به پدیده ای به نام تایید اجتماعی، حال آن که این موضوع هیج دلالتی بر درستی یا غلط بودن یک امر ندارد.
خلاصه کتاب های دیگر ما را از طریق لینک های زیر بخوانید:
- خلاصه کتاب برتری خفیف اثر جف اولسون
- خلاصه کتاب ایجاد اعتماد به نفس به زبان آدمیزاد
- خلاصه کتاب انگیزش، منطق پنهانی که انگیزه های ما را شکل می دهد